کد مطلب:301558 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:143

پاکدامنی و حیاء آن حضرت


یحیی مازنی روایت كرده است كه مدتها در مدینه در خدمت حضرت علی علیه السلام بسر بردم و در خانه ام نزدیك خانه زینب دختر امیرالمومنین بود، به خدا سوگند هیچ گاه چشمم به هیكل و اندام او نیافتاده و صدائی از او به گوشم نرسید، به هنگامی كه می خواست به زیارت جد بزرگوارش رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برود، شبانه از خانه بیرون می رفت، در حالیكه حسن علیه السلام در سمت راست او و حسین علیه السلام در سمت چپ او و امیرالمومنین علیه السلام پیش رویش به راه می رفتند، هنگامی كه به قبر شریف رسول خدا نزدیك می شد، حضرت علی جلو می رفت و نور چراغ را كم می كرد، یكبار امام حسن علیه السلام از پدر بزرگوارش درباره این كار سوال كرد، حضرت فرمود: می ترسم كه كسی به خواهرت زینب نگاه كند. [1] .


[1] نقدي، زينب الكبري/ 22.